آناآنا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

آنا کوچولو

سومین سفرنامه شیراز

هفته گذشته یه مسافرت کوتاه به شیراز داشتیم تصمیم گرفتیم حالا که مشغله کاری بابا زیاده و بیشتر از سه چهار روز نمیتونه توی سفر بمونه بریم شیراز.پیشنهاد بابا  سفر به شهرهای دیگه و منزل دوست و فامیل بودکه البته خودم هم دوست داشتم دیداری تازه بشه اما بخاطر انا که تازه سرما خورده بود و ممکن بود بدقلقلی یا شیطنت کنه ترجیح دادم شیراز رو انتخاب کنم که مزاحم کسی نباشم وآنا هم راحت باشه.پیشبینی من درست از آب در اومد و آنا سرما خوردگیش توی مسافرت شدیدتر شد و بلافاصله بردیمش دکتر ولی خب شب ها مرتب سرفه میکرد و حالش به هم میخورد.با هزار ترفند و وعده آدامس بهش دارو میدادیم . روزها بد نبود ولی شب ها خیلی گریه میکرد و حالش بد میشد. یه روز رفتیم باغ ارم ...
28 مهر 1393

واکسن 18 ماهگی

 به همین زودی دختر کوچولوی ما 18 ماهه شد و موعد زدن واکسنی که خیلی در موردش شنیده بودم که واکسن سخت و دردناکیه هم رسید.روز پنجشنبه که بابا خونه بود آنا رو بردیم برای زدن واکسن و دختری تعجب کرده بود که چرا امروز مزاحم خوابش شدیم و نمیتونه تا ساعت 2 بخوابه و خلاصه رفتیم مرکز بهداشت و اول وزن و بعد هم قدش رو گرفتن که اینبار کارکنان بهداشت که همیشه میگفتن حساس نشین و همه چیز اوکیه گفتن وزن 10.5 برای بچه این سن خیلی پایینه.البته علت رو جویا شدن و میگفتن چون تا ساعت 2 خوابه و وعده صبحانه رو از دست میده بخاطر همین کلا تا شب بی اشتها و کم غذا هست.حالا چند روزه که دختری رو چند ساعت زودتر بیدار میکنم و علیرغم ذوق و شوقم برای حاضر ک...
12 مهر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آنا کوچولو می باشد